تهویه ی شماره ۱۷

به هوای دیدنت در قاب پنجره ها پر میکشم..نیستی

تهویه ی شماره ۱۷

به هوای دیدنت در قاب پنجره ها پر میکشم..نیستی

خوابت را دیدم

آخرین دیدار بود

با لبخند و چشم هایی به عمق تیرگی شب نگاهم کردی

تصویرت در ذهنم ثبت شد

تمام شد

.

.

آدم گاهی با تصویری در ذهن دیگری ثبت میشود که به خودش شباهتی ندارد

گفت:

" من کسیم که وقتی بخوام تا ۱۰ سال هم شده دور خودم قفس میکشم واسه ت، ولی دیگه دوست ندارم"


به طرز بی رحمانه ای صادق بود

یه جوری به تخمم شده که یه هفته ست وی پی ان ندارم، با پروکسی میرم تلگرام دوری میزنم و بعدش بی خیال اینستا و توییتر می گیرم میخوابم

الله اکبر سی شایان

قبلا شب عاشورا خیلی ناراحت بودم، الان نصف ویسکی خوردم دارم آهنگ گوش میدم شعر میگم