به بی قراری دل سوگند غمت عمیق ترین شادی ست و رویای داشتنت را فراتر از زندگی زندگی می کنم چرا که واقعیت تویی
در اولین دقایق اولین روز مسیر جدید زندگی برای تو می نویسم. از شک فاصله گرفته ام، سوالی ندارم و تنها تو را می خواهم. زندگی به بودن و به دوست داشتنت گره خورده. کلید حل و توان تحمل تنها امید به لبخندت است و این که با وجود دقیقه به دقیقه چالش هنوز می جنگم تویی. ساختن زندگی از این آشفته بازار آخرین چالش برای داشتن تو ست. بحث اثبات لیاقت داشتنت است. هر چی که بود و هست را به جان میخرم و میجنگم و حل می کنم چرا که داشتنت همان طاووسی ست که برای آن باید جورِ هندوی زندگی را کشید. دوستم داشته باش که سردی این روزها را بگذرانیم و به بهارمان سلام کنیم..
شرابی کهنه ای برای خمار دلم
بازا که برای تو جاری ست جان در آوند های دستانم
بازا که شعر من در خاک دلت ریشه زند و زندگی را میوه دهد
بازا که میدانم بعد هزار سال با بوی تن تو لحد میشکافم و مست به سوی تو می آیم
بازا که شعر زندگی را جویبار لحظه ها جاری کنیم